امروز در تقویمهای رسمی، روز روستاست. روستا با سایهسار همیشهپایدار درختانش، زلالی چشمه و جویهای روانش و صفای مردمی که زشتی، هرگز آیینه دلهایشان را زنگار نمیزند، پیش از شهرها تنها اجتماع مسکونی آدمها بود، اما بهمرور با افزایش جمعیت گسترش پیدا کرد. بسیاری از روستاها به شهر تبدیل شدند یا، چون در اطراف شهرها قرار داشتند، با پیشروی حدود شهرها، در آنها حل شدند و نامشان اکنون بر محله یا شهرکی باقیمانده است.
«سیدمهدی سیدی»، مشهدپژوه، در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» از ۱۴۵روستا بهعنوان روستاهای مستحیلشده در مشهد نام میبرد و مینویسد: «شهر مشهد در قرون اولیه اسلامی از تلفیق شهر باستانی نوغان و روستای همجوارش، سناباد، به وجود آمد. این محل در ابتدا بهصورت مجموعهای از آبادیهای همجوار با مرکزیت نوغان، بهعنوان یکی از کانونهای زیستی مهم ولایت توس به حیات خود ادامه میداد تا اینکه دو واقعه مهم در آن روی داد.
اولین واقعه مرگ خلیفه، هارونالرشید، در سال۱۹۳قمری در کاخ «حمیدبنقحطبهتوسی» واقع در اراضی سناباد و دومین واقعه شهادت حضرترضا (ع) در نوغان بود که نوغان و مشهدالرضا (ع) بعدا در هم آمیختند و بهنام مشهد شهرت یافتند، درحالیکه کالبد و نام نوغان در جوار مشهد همچنان باقی ماند و تا امروز بهعنوان یک محله به حیات خود ادامه داده است...»
بر گِردِ مشهدِ ایجادشده از این ترکیب، بعدها، حصار و بارویی کشیده شد؛ حصاری که شاهطهماسب صفوی آن را ساخت. این بارو و حصار، مشهد را از دیگرروستاهای اطرافش مانند تروغ، دستگرد، تیرگرد یا تلگر، دنگان، خایقان، شادکن، زیرکن، سمرقند و... جدا کرد، اما حدود صد سال پیش با ریختن این بارو و افزایش مرزهای مشهد، این روستاها که ازقضا قدمتی باستانی دارند، در مشهد مستحیل و به کوچهها، محلهها و خیابانهای آن تبدیل شدند، آنچنان که مشهد به گفته مهدیسیدی تا دو دهه قبل، بالغ بر صد روستای کهن یا کمسال را در خود حل کرد. گزارش پیشرو نقبی است بر تاریخ این روستاهای مستحیلشده در مشهد.
«آبکوه» اولین روستایی است که سیدمهدیسیدی در کتاب خود از آن نام میبرد و درباره آن اینطور توضیح میدهد: «قریه آبکوه از موقوفات قدیم و مطلقه (بدون وقفنامه) آستانقدسرضوی است. [..]قلعه یا روستای آبکوه که هنوز هم بقایای آن در زاویه شمالی فلکهراهنمایی بههمین نام مشهور است، روزگاری به روستای سعدآباد متصل بوده، بهگونهای که تنها یک جوی آب دو قلعه را از یکدیگر جدا میکرده است.»
سیدی از دو روستای «ابراهیمآباد شرقی و غربی» هم نام برده است که بخش شرقی همچنان در میان منطقه۵ شهرداری مشهد وجود دارد. این پژوهشگر در توضیح این روستا، گریزی به سفرنامه رکنالدوله میزند و میگوید: «او ضمن برشمردن مزارع سمت چپ راه مشهد-سرخس، پس از گذشتن از مزارع نوچمن (پژمهن)، مهرآباد و بدرآباد، از ابراهیمآباد نام برده است. کال یا مسیل کوههای خلج به کشفرود، از غرب این روستا میگذرد و راه قدیم مشهد-سرخس هم ضلع شرقی این روستاست. در شمال آن هم اکنون بولوار صدمتری و در جنوبش «بازهشیخ» قرار دارد.
در قدیم به روستای ابراهیمآباد، قلعهجدیدها هم میگفتهاند.»، اما ابراهیمآباد غربی گویا روزگاری متعلق به شخصی به نام حاجفرامرزخان سرتیپسبزواری بوده که در سال۱۳۰۲ قمری در عوض یک من نمک طعام به حاجی ملامحمد نامی واگذار شده است. ملامحمد نیز بعدها اراضی ابراهیمآباد را وقف خرید لباس برای دانشآموزان بیبضاعت کرده است.
اما پیرو آنچه سیدی نوشته است نام برخی از روستاهای مستحیلشده در مشهد باقی نمانده است و بسیاری نهفقط از یادها که از نقشه مشهد نیز محو شدهاند؛ ابوبکرآباد یکی از این روستاهای فراموششده است. جالب است بدانید «حافظابرو» که در سده نهم قمری به مشهد آمده، از ابوبکرآباد نام برده و این قریه را در آن دوران، یکی از هفت محله مشهد برشمرده است.
سیدی معتقد است که ابوبکرآباد به احتمال زیاد، دهکدهای بیرون شهر بوده که نامش پس از روی کار آمدن سلسله صفویان و رسمی شدن مذهب شیعه، از بین رفته است. محله معروف احمدآباد هم روزی روستایی بوده همجوار با مشهد. گویا این حدود، در دوره قاجار، اراضی حاجرضا رئیسالتجار، فرزند حاجابوالقاسم (ملکالتجار خراسان)، بوده است و بههمیندلیل هم نام فرزند خودش (حاجاحمدآقا) را روی آن گذاشته و با همین نام هم برایش بنچاق گرفته است. این مزرعه دارای قلعه یا محل نشیمن زارعان هم بوده که به قلعهدراز شهرت داشته و در دو طرف جاده مشهد وکیلآباد در حدفاصل فلکه احمدآباد (طالقانی کنونی) تـا سهراه راهنمایی گسترده بوده است.
این روستا که اراضیاش حالا بخش مهمی از منطقه ۱۰ شهرداری مشهد را تشکیل میدهد، ظاهرا در زمان نادرشاه افشار، یوسفیه خوانده میشده است. یکی از واقفان بزرگ شهر مشهد بهنام یلداشبیک (فرزند حاجی اماموردی کوزهکنانی) در سال۱۱۵۸قمری رقبات زیادی را وقف موارد مختلفی کرده است و روستای یوسفیه از موقوفات اوست و گویا درآمد آن را برای مصارف شبهای احیای ماه رمضان و تأمین هزینه سوخت سالانه صحنمقدس و مسجدگوهرشاد اختصاص داده است.
اصل قریه قاسمآباد، اما عملا از زمان افتتاح نمایشگاه مشهد (حدودا سال۱۳۸۰خورشیدی) ضمیمه شهر شده، ولی اراضی وسیع آن پس از انقلاباسلامی و عمدتا در دهه ۶۰ و ۷۰ با نام قاسمآباد معروف شده است. جالب است بدانید که، چون چاههای آب شرب شهر مشهد در اراضی قاسمآباد حفر شده، اینروستا شهرت ویژهای هم از این بابت پیدا کرده است.
اسفریزی (سویزی) یکی از روستاهایی است که نام آن در فهرست روستاهای مستحیلشده در مشهد آورده شده است. این روستا که حالا در جوار کوی طلاب، بین خیابانهای طبرسی، مفتح، رسالت و گاز آرام گرفته است و جزو حدود منطقه ۳ شهرداری محسوب میشود، در وقفنامه مزرعه محرابخان (۱۱۲۰قمری) بخشی از اراضی دو مزرعه جمعآباد و اسپریزی بوده و گویا با نامهای «سویسی» یا «سیبیسی» هم خوانده شده است.
از این مزرعه در زمان نادرشاه بهصورت علمدشت هم نام برده شده است؛ کما اینکه محمدکاظممروی از علمدشت و زرگران بهعنوان عرصه اصلی کارزاری نام برده که بین نادرشاه افشار و افغانهای درانی در سال۱۱۴۳قمری رخ داده است؛ اما پیداست که صورت صحیح نام آبادی همان الندشت است که در طومارعلیشاهی نیز وجود دارد و با عنوان دشت بلند یا الاندشت معنی شده است. در روضهالصفایناصرى نیز از این آبادی بهعنوان یکی از موقوفات آستانقدس، مجاور دستجرد، نام برده شده که یک یخدان بزرگ هم داشته است.
بیمارستان امامرضا (ع) در زمان نیابت تولیت اسدی یکی از نخستین بناهای پاگرفته در اراضی الندشت است
این روستا که آبادی یا قلعه آن در نزدیکی فلکه یا میدان الندشت کنونی در خیابان کوهسنگی قرار دارد و از حدود نیمه قرن حاضر خورشیدی ضمیمه شهر مشهد شده، از اوایل این قرن زیر ساختوساز قرار گرفته است. بیمارستان امامرضا (ع) (شاهرضای سابق) در زمان نیابت تولیت اسدی یکی از نخستین بناهای پاگرفته در اراضی الندشت است.
این روستای وسیع که اراضی آن اکنون بخش عمده منطقه۱۲ شهرداری مشهد را با نامهای الهیه، امیریه، اقدسیه و بخشی از شهرداری منطقه۱۰ را با نام امامیه تشکیل داده، در گذشته روستای چهلبازه نام داشته است و مجاور روستای یوسفیه (قاسمآباد) بوده است.
البته به گفته سیدی، اینکه امامیه از چه زمانی به این نام شهرت یافته است، معلوم نیست. اصل آبادی امامیه تا پیش از سال۱۳۸۶خورشیدی، تقریبا بهصورت سالم، اما متروکه در حاشیه غربی میدان نمایشگاه قرار داشته، اما پس از این سال است که کلنگ تغییرات و شروع ساختوسازها در آن قوت میگیرد.
در وقفنامه سعدالدینمحمدوزیر، واقـف مدرسه پایینپا، میبینیم که «مرزعه الهتیمور که در بلوک تبادکان قرار داشته، وقف مدرسه شده است و گویا در گذشته تنها ۲۴ خانوار هراتی و تاجیک در آن زندگی میکردهاند که بهشغل کشاورزی و باغداری مشغول بودهاند. این مزرعه در دهه ۶۰و۷۰خورشیدی جزو شهر مشهد و اکنون در شمال شرقی مشهد و انتهای بولوار التیمور واقع شده است.
این روستای نسبتاقدیمی که نام اصلی آن کلاته مرشدقلی بوده تا همین چند دهه پیش، در حاشیه راست (شمالی) جاده قدیم مشهد-قوچان، پس از قریه نوده قرار داشته، اما از حدود سال۱۳۸۵ به بعد جزو منطقه ۲ شهرداری مشهد شده است. منازل مسکونی ساختهشده در اراضی این روستا بعدها توسط شهرداری مشهد با نامهای شهرک دانش، خاتمالانبیا، مشهدقلی، منتظری و شهرکمطهری تابلو خورد.
جالب است بدانید که، چون آب نهر خیابان مشهد از جنوب این روستا (در اراضی ابراهیمآباد) میگذشته است، اهالی درمسیر آن، آسیابی ساخته بودهاند که آستانقدس یکچهارم درآمد آن را اجاره میگرفته است؛ بههمیندلیل هم نام این آسیاب با عنوان «طاحونهکلاتهمرشدقلی» در اسناد وقف آستانقدس ثبت شده است.
این روستا را آستانقدس در سده۱۴ خورشیدی برای کارگرانی ساخت که در مزرعه نمونه کار میکردند و در همان مزرعه برای خود خانه و کاشانهای ساخته بودند. آستانقدس برای آزادسازی آن بخش از مزرعه نمونه، قلعهساختمان را در حاشیه راست جاده مشهد-سرخس و شمال مزرعه نمونه احداث کرد.
نامگذاری آن هم باید به تأسی از قلعهخیابان صورت گرفته باشد کـه باز هم پیشتر توسط آستانقدس برای رعایایی ساخته شده بود که در اراضی خیابان مشهد کشاورزی میکردند. بخشی از اراضی قلعهساختمان اکنون شهرک شهیدرجایی نام دارد که عمدتا در سمت راست جاده سرخس یا بولوار حر واقع است، اما اصل روستا در اوایل خیابان حر۹ (که به کاریز شهرت دارد) قرار داشته است.
این قلعه که در جوار باغ حاجیشجاع و روستای عباسآباد قرار داشته، بهعلت سکونت چندخانوار عرب جنوب خراسان در آن، به این نام شهرت یافته است. عربهای مزبور حدودا پس از خشکسالی ۱۳۲۷خورشیدی از روستاهای فریدون، کُندر و حسنآباد در اطراف سربیشه به این محل میآیند و به رعیتی مشغول میشوند. در ابتدا نیز حدودا پنج خانوار بودهاند، اما بعدها بر تعدادشان افزوده شده است.
سیدمهدیسیدی که سال۱۳۷۸خورشیدی از این روستا بازدید کرده است، آن را اینطور توصیف میکند: «با اینکه این آبادی چسبیده به عباسآباد است، هنوز جزو شهرداری نشده است و وضعیت بهداشتی نامناسبی دارد. پی آبهای جاری در مسیل دامنههای خلج از کنار این روستا میگذرد که بسیار متعفن است. ایــن قلعه در حاشیه شهرداری منطقه۵ قرار دارد و روستاهای همجوار آن عبارتاند از عباسآباد، فرخآباد، همتآباد و کریمآباد.»
* این گزارش یکشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۲۶ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.